ايران آزاد ميشود - ايران آباد ميشود - زيرا كه اراده ما بر اين قرار گرفته است

بدون انفجارهاي مهيب هم ميتوان شادي كرد
ترقه‌هايي كه شادي‌ها را مي‌سوزانند

چهارشنبه ‌آخر سال كه مي‌شود، صداي بمب و ترقه از هر سو به گوش مي‌رسد، گروهي بي خيال از روي آتش مي‌پرند، گروهي از درد سوختگي و شكستگي فرياد مي‌كشند و كساني در غم از دست دادن عزيزي، شب را با گريه به صبح مي‌رسانند........
اين شروع يك مقاله بلند از سايت تابناك مربوط به محسن رضايي فرمانده قاتل و سابق سپاه جنايتكار پاسداران است كه روز22 بهمن تهران را قبضه كرده بود و هركس كه گيرش ميآمد را به ضرب كشت ميزد و لت و پا ميكرد و اگر كسي توي زندان به دستش بيفتد دمار از روزگارش در ميآورد و واقعا از حيوانات وحشي درنده تر و كثيف تر هستند، اگر كسي اينها را نشناسد فكر ميكند كه زيادي به فكر مردم هستند و دارند دل به حال مردم ميسوزانند، در ادامه مقاله از پروين اعتصامي اسم برده و شعري از او هم آورده است خلاصه اينكه به همه دخيل بسته كه بگويد، از چهارشنبه سوري بشدت ميترسند، البته حق هم دارند، زيرا جواناني كه در روزهاي عاشورا و قبل از آن و بعد از آن به آتش مجهز نبودند آن بلا را سرشان آوردند حالا كه به آتش اين پاك كننده بزرگ هم مجهز هستند چه ميشود! اين سئوالي است كه ذهن ديكتاتورها را بدجوري به خودش مشغول كرده است، و هر كاري هم كه ميكنند دست از سرشان بر نميدارد زيرا كه روز چهارشنبه سوري روز ماست و پيروزي در آن روز مال ماست، با آتش بزرگي كه بر مي افروزيم ريشه و بنيان جنايتكاران را بر مياندازيم و روزگار نو را مهيا ميكنيم
بايد اطمينان داشته باشيم كه شكست و پيروزي در دست ماست و خواستن ما توانستن ما را به همراه خواهد داشت، آرزويي نيست كه به ذهن بشر خطور كند و توان انجام آن را نداشته باشد،
بايد به خاطر داشته باشيم كه شعله كوچك يك كبريت هم در مصاف با تاريكي مطلق بر تاريكي پيروز ميشود ، چه برسد به آتشي كه در روز بزرگ چهارشنبه سوري ما مي افروزيم
شب زمستاني از اين كشور بايد برود و صبح بهاري بايد طلوع كند، اين خواست ماست و خواست ما توانستن ما را به همراه دارد
ايران آزاد ميشود - ايران آباد ميشود - زيرا كه اراده ما بر اين قرار گرفته است